دعا صحیفه ی سجادیه از 1تا 5
دعای آن حضرت است چون به نماز بر می خاست بدین صورت به سپاس و حمد
بالتحمید لِلَّه عزَّوجل و الثَّنَاءِ عَلَیه فقال:
خداوند عزوجل ابتدا می کرد و می گفت:
اَلْحَمْدُ لِلَّه الْاَوَّلِ بِلا اَوَّلٍ کانَ قَبْلَهُ، وَالْاخِرِ بِلا اخِرٍ یَکُونُ
حمد خدائى را که اوّل همه آثار هستى اوست و قبل از او اوّلى نبوده، و آخر است بىآنکه پس از او آخرى
بَعْدَهُ، الَّذى قَصُرَتْ عَنْ رُؤْیَتِهِ اَبْصارُ النّاظِرینَ، وَعَجَزَتْ
باشد، خدایى که دیده بینندگان از دیدنش قاصر، و اندیشه
عَنْ نَعْتِهِ اَوْهامُ الْواصِفینَ. اِبْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِداعاً،
و فهم وصف کنندگان از وصفش عاجز است. به دست قدرتش آفریدگان را ایجاد کرد،
وَاخْتَرَعَهُمْ عَلى مَشِیَّتِهِ اخْتِراعاً، ثُمَّ سَلَکَ بِهِمْ طَریقَ اِرادَتِهِ،
و آنان را براساس اراده خود صورت بخشید، آنگاه همه را در راه اراده خود راهى نمود،
وَ بَعَثَهُمْ فى سَبیلِ مَحَبَّتِهِ، لایَمْلِکُونَ تَأْخیراً عَمَّا قَدَّمَهُمْ
و در مسیر محبت و عشق به خود برانگیخت، موجودات هستى از حدودى که
اِلَیْهِ، وَ لایَسْتَطیعُونَ تَقَدُّماً اِلى ما اَخَّرَهُمْ عَنْهُ، وَجَعَلَ لِکُلِّ
براى آنان معین فرموده قدمى پیش و پس نتوانند نهاد، و براى هر یک از آنان
رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ، لایَنْقُصُ مَنْ
روزى معلوم و قسمت شدهاى از باب لطف قرار داد، هر آن کس را که روزى فراوان
زادَهُ ناقِصٌ، وَ لایَزیدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زائِدٌ، ثُمَّ ضَرَبَ
داده احدى نمىتواند بکاهد، و هر آن کس را که روزى کاسته هیچ کس نتواند بیفزاید، آنگاه
لَهُ فِى الْحَیوةِ اَجَلاً مَوْقوُتاً، وَ نَصَبَ لَهُ اَمَداً مَحْدُوداً،
زندگى او را زمانى معین مقدّر فرمود، و پایانى محدود قرار داد،
یَتَخَطَّأُ اِلَیْهِ بِاَیّامِ عُمُرِهِ،وَ یَرْهَقُهُ بِاَعْوامِ دَهْرِهِ، حَتّى اِذا بَلَغَ
که با ایام عمر بهسوى آن پایان قدم برمىدارد، و با سالهاى زندگیش به آن نزدیک مىگردد، تا چون
َقْصى اَثَرِهِ، وَ اسْتَوْعَبَ حِسابَ عُمُرِهِ، قَبَضَهُ اِلى ما نَدَبَهُ
بهآخر آن رسید، و پیمانه زمانش لبریز شد، جانش را مىگیرد و او را به سوى آنچه بدان خدایش خوانده
اِلَیْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوابِهِ، اَوْ مَحْذُورِ عِقابِهِ، لِیَجْزِىَ الَّذینَ
از ثواب بسیار یا عذاب دردناک راهى مىکند، تا از پى عدالت خود
اَسآؤُا بِما عَمِلُوا، وَ یَجْزِىَ الَّذینَ اَحْسَنُوا بِالْحُسْنى، عَدْلاً
بدکاران را به کردار بدشان و نیکوکاران را به عمل صالحشان جزا دهد،
مِنْهُ، تَقَدَّسَتْ اَسْمآؤُهُ، وَ تَظاهَرَتْ الآؤُهُ، لایُسْئَلُ عَمَّا
منزّه است نامهاى او، و پىدرپى است نعمتهاى وى، کسى را نرسد که او را
یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ. وَالْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبادِهِ
را از کردهاش باز پرسد، ولى همه در معرض پرسش او باشند. و سپاس خداى را که اگر عبادش
مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلى ما اَبْلاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتابِعَةِ، وَاَسْبَغَ
را از معرفت سپاسگزارى بر عطایاى پیاپى که به آنان داده، و نعمتهاى پیوسته
عَلَیْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فى مِنَنِهِ فَلَمْ یَحْمَدُوهُ،
که بر ایشان کامل ساخته محروم مىنمود نعمتهایش را صرف نموده و سپاس نمىگزاردند،
وَ تَوَسَّعُوا فى رِزْقِهِ فَلَمْ یَشْکُرُوهُ، وَ لَوْ کانُوا کَذلِکَ لَخَرَجُوا
و در روزى او فراخى مىیافتند و شکر نمىکردند، و اگر چنین مىبودند از حدود
مِنْ حُدُودِ الْاِنْسانِیَّةِ اِلى حَدِّ الْبَهیمِیَّةِ،فَکانُوا کَما وَصَفَ فى
انسانیت بیرون شده به مرز حیوانیت مىرسیدند،و چنان مىبودند که در
مُحْکَمِ کِتابِهِ: «اِنْ هُمْ اِلاّ کَالْاَنْعامِ بَلْ هُمْ اَضَلُّ سَبیلاً».
کتاب محکمش فرموده: «ایشان جز به چارپایان نمانند بلکه از آنان گمراهترند.»
وَالْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى ما عَرَّفَنا مِنْ نَفْسِهِ، وَ اَلْهَمَنا مِنْ شُکْرِهِ، وَ فَتَحَ
سپاس خداى را بر آنچه از وجود مبارکش به ما شناسانده، و بر آنچه از شکرش به ما الهام فرموده، و بر
لَنا مِنْ اَبْوابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِیَّتِهِ، وَ دَلَّنا عَلَیْهِ مِنَ الْاِخْلاصِ لَهُ
آن درهاى دانش که به پروردگاریش بر ما گشوده، و براخلاصورزى در
فى تَوْحیدِهِ، وَ جَنَّبَنا مِنَ الْاِلْحادِ وَالشَّکِّ فى اَمْرِهِ، حَمْداً
توحید و یگانگیش ما را رهنمون شده، و قلب ما را از الحاد و شک در کار خودش دور داشته، چنان سپاسى
نُعَمَّرُ بِهِ فیمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ اِلى
که با آن در حلقه سپاسگزاران از بندگانش زندگى بگذرانیم، و با آن بر هر که به خشنودى و بخشایش
رِضاهُ وَعَفْوِهِ، حَمْداً یُضىءُ لَنا بِهِ ظُلُماتِ الْبَرْزَخِ، وَیُسَهِّلُ
او پیشى جسته سبقت گیریم، سپاسى که تیرگیهاى برزخ را به سبب آن بر ما روشن کند، و راه رستاخیز را
عَلَیْنا بِهِ سَبیلَ الْمَبْعَثِ، وَ یُشَرِّفُ بِهِ مَنازِلَنا عِنْدَ مَواقِفِ
به سبب آن بر ما آسان نماید، و موقعیت و جایگاه ما را نزد گواهان آن روز بلند
الْاَشْهادِ، یَوْمَ تُجْزى کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ وَ هُمْ
گرداند، در روزى که همه سزاى عمل خود بینند بدون آنکه بر کسى
لایُظْلَمُونَ، یَوْمَ لایُغْنى مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَیْئاً وَ لاهُمْ
ستمى رود، روزى که هیچ دوستى چیزى از عذاب و کیفر را از دوست خود دفع نکند و ستمکاران
یُنْصَرُونَ،حَمْداً یَرْتَفِعُ مِنّا اِلى اَعْلى عِلِّیّینَ فى کِتابٍ مَرْقُومٍ
یارى نشوند، سپاسى که از جانب ما در پروندهاى که وضع نیکبختان در آن رقم خورده و مقربان حضرت او
یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ، حَمْداً تَقَرُّ بِهِ عُیُونُنا اِذا بَرِقَتِ الْاَبْصارُ،
گواهان آنند به اعلى علیّین بالا رود، سپاسى که چون چشمها در آن روز خیره شود سبب
و تَبْیَضُّ بِهِ وُجُوهُنا اِذَا اسْوَدَّتِ الْاَبْشارُ، حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ
روشنى دیده ما گردد، و هنگامى که چهرهها سیاه شود صورت ما به نورانیت آن سپید گردد، سپاسى که ما را
مِنْ اَلیمِ ناراللَّهِ اِلى کَریمِ جِوارِاللَّهِ، حَمْداً - نُزاحِمُ بِهِ مَلآئِکَتَهُ
از آتش دردناک حق آزاد و در جوار کرم نامتناهیش جاى دهد،
الْمُقَرَّبینَ، وَنُضآمُّ بِهِ اَنْبِیاءَهُ الْمُرْسَلینَ فى دارِالْمُقامَةِ الَّتى
شویم و درپیشگاه عنایتش جاى را بر ایشان تنگ کنیم، و به وسیله آن در سراى ماندگارى جاوید
لاتَزُولُ، وَ مَحَلِّ کَرامَتِهِ الَّتى لاتَحُولُ.والْحَمْدُ لِلَّهِ
و جایگاه سرمدى او که دگرگونى نپذیرد به صف پیامبران مرسل او متصل گردیم. و سپاس خداى را
الَّذِى اخْتارَ لَنا مَحاسِنَ الْخَلْقِ، وَ اَجْرى عَلَیْنا طَیِّباتِ الرِّزْقِ،
وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضیلَةَ بِالْمَلَکَةِ عَلى جَمیعِ الْخَلْقِ، فَکُلُّ خَلیقَتِهِ
مُنْقادَةٌ لَنا بِقُدْرَتِهِ، وَصآئِرَةٌ اِلى طاعَتِنا بِعِزَّتِهِ. وَالْحَمْدُ لِلَّهِ
الَّذى اَغْلَقَ عَنّا بابَ الْحاجَةِ اِلاّ اِلَیْهِ، فَکَیْفَ نُطیقُ حَمْدَهُ؟
اَمْ مَتى نُؤَدّى شُکْرَهُ؟! لا، مَتى! وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى رَکَّبَ
یا چه زمانى مىتوانیم شکرش را بجاى آوریم؟ هیچگاه! و سپاس خداى را که در پیکر ما ابزار گشودن
فینا الاتِ الْبَسْطِ، وَ جَعَلَ لَنا اَدَواتِ الْقَبْضِ، وَ مَتَّعَنا بِاَرْواحِ
اندام را سوار کرد، و آلات بستن آنها را مقرر فرمود، و ما را از نسیمهاى حیاتبخش
الْحَیوةِ، وَاَثْبَتَ فینا جَوارِحَ الْاَعْمالِ، وَ غَذّانا بِطَیِّباتِ الرِّزْقِ،
بهرهمند کرد، و اعضاى انجام دادن کار به ما مرحمت فرمود، و ما را با روزیهاى پاکیزه خوراک داد،
وَ اَغْنانا بِفَضْلِهِ، وَ اَقْنانا بِمَنِّهِ، ثُمَّ اَمَرَنا لِیَخْتَبِرَ طاعَتَنا،
و به فضلش ما را بىنیاز کرد، و به عطاى خود سرمایه بخشید، آنگاه به ما دستور داد تا فرمانبرداریمان را بسنجد،
وَنَهانا لِیَبْتَلِىَ شُکْرَنا، فَخالَفْنا عَنْطَریقِ اَمْرِهِ،وَ رَکِبْنا مُتُونَ
و از انجام محرمات نهى فرمود تا شکر ما را بیازماید، بعد از این همه لطف از فرمانش سر پیچیدیم، و بر مرکب محرماتش
زَجْرِهِ، فَلَمْ یَبْتَدِرْنا بِعُقُوبَتِهِ، وَ لَمْ یُعاجِلْنا بِنِقْمَتِهِ، بَلْ
سوار شدیم، با این همه به عقوبت ما شتاب ننمود،و بر انتقام ما عجله نکرد، بلکه
تَاَنّانا بِرَحْمَتِهِ تَکَرُّماً، وَانْتَظَرَ مُراجَعَتَنا بِرَاْفَتِهِ حِلْماً.
از سرِ رحمت و از باب کرم با ما مدارا فرمود، و از سرِ مهربانى و از باب حلم بازگشت ما را از راه خطا انتظار کشید.
وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى دَلَّنا عَلَى التَّوْبَةِ الَّتى لَمْنُفِدْها اِلاّ مِنْ فَضْلِهِ،
سپاس خداى را که ما را به توبه و بازگشت راهنمایى کرد که این حقیقت را جز از عطاى او نیافتیم،
فَلَوْلَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ اِلاّ بِها لَقَدْ حَسُنَ بَلآؤُهُ عِنْدَنا، وَ جَلَّ
اگر همین یک عنایت را از فضل او به حساب آوریم هر آینه اِنعام او درباره ما نیکو، و احسانش
اِحْسانُهُ اِلَیْنا، وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَیْنا، فَماهکَذا کانَتْ سُنَّتُهُ فِى
در حق ما بزرگ، و بخشش او بر ما عظیم است، زیرا روش او در پذیرش
التَّوْبَةِ لِمَنْ کانَ قَبْلَنا، لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مالا طاقَةَ لَنا بِهِ، وَ
توبه در رابطه با گذشتگان چنین نبوده، بدون شک آنچه را در توانایى ما نبوده از ما برداشته،و
لَمْیُکَلِّفْنا اِلاّ وُسْعاً، وَ لَمْیُجَشِّمْنا اِلاّ یُسْراً، وَ لَمْ یَدَعْ لِأَحَدٍ مِنّا
جز در خور امکان ما به ما تکلیف نفرموده، و ما را به غیر از کار آسان وانداشته، و در این زمینه براى هیچ کدام از ما
حُجَّةً وَ لا عُذْراً، فَالْهالِکُ مِنّا مَنْ هَلَکَ عَلَیْهِ، وَالسَّعید
حجت و بهانهاى باقى نگذاشته، پس در میان ما بدبخت کسى است که برخلاف رضاى او ترک طاعت کند، و خوشبخت
مِنّا مَنْ رَغِبَ اِلَیْهِ. وَالْحَمْدُ لِلَّهِ بِکُلِّ ما حَمِدَهُ بِهِ اَدْنى مَلآئِکَتِه
از ما کسى است که به سوى او توجه نماید. و سپاس خداى را به کلّ آن سپاسى که نزدیکترین ملائکه
اِلَیْهِ، وَاَکْرَمُ خَلیقَتِهِ عَلَیْهِ، وَاَرْضى حامِدِیهِ لَدَیْهِ، حَمْداً
به او، و گرامىترین آفریدگان نزد او، و پسندیدهترین ستایشگران آستان او. وى را ستودهاند، سپاسى
یَفْضُلُ سآئِرَ الْحَمْدِ کَفَضْلِ رَبِّنا عَلى جَمیعِ خَلْقِهِ،
بالاتر از سپاس دیگر سپاسگزاران مانند برترى پروردگارمان بر تمام مخلوقات، و او را
الْحَمْدُ مَکانَ کُلِّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ عِبادِهِ الْماضینَ
سپاس و حمد دربرابر تمام نعمتهاى او که به ما و به بندگانش که در گذشته بوده اند و باقی بندگانش
وَالْباقینَ، عَدَدَ ما اَحاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَمیعِ الْاَشْیآءِ، وَمَکانَ
که هستند و مىآیند دارد، سپاسى به عدد تمام اشیاء که دانش او بر آن احاطه دارد،
کُلِّ واحِدَةٍ مِنْها عَدَدُها اَضْعافاً مُضاعَفَةً اَبَداً سَرْمَداً اِلى
و چندین مقابل هر یک از آنها به طور جاوید و همیشگى
یَوْمِ الْقِیمَةِ، حَمْداً لامُنْتَهى لِحَدِّهِ، وَ لاحِسابَ لِعَدَدِهِ، وَلا
تا روز قیامت، سپاسى که حدش را پایانى، و شماره آن را حسابى، و پایان
مَبْلَغَ لِغایَتِهِ، وَ لاَانْقِطاعَ لِأِمَدِهِ، حَمْداً یَکُونُ وُصْلَةً اِلى
آن را نهایتى، و مدت آن را انقطاعى نباشد، سپاسى که باعث رسیدن به
طاعَتِهِ وَ عَفْوِهِ، وَ سَبَبَاً اِلى رِضْوانِهِ، وَ ذَریعَةً اِلى مَغْفِرَتِهِ،
طاعت و بخشش او، و سبب رضا و خشنودى او، و وسیله آمرزش او،
وَ طَرِیقاً اِلى جَنَّتِهِ، وَ خَفیراً مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ اَمْناً مِنْ غَضَبِهِ،
و راه به سوى بهشت او، و پناه از انتقام او، و ایمنى از غضب او،
وَ ظَهیراً عَلى طاعَتِهِ، وَ حاجِزاً عَنْ مَعْصِیَتِهِ، وَ عَوْناً
و یار و مددکار بر طاعت او، و مانع از معصیت او، و کمک بر
عَلى تَاْدِیَةِ حَقِّهِ وَ وَظآئِفِهِ،حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِى السُّعَدآءِ
اداء حق و وظائف حضرت او باشد، سپاسى که به سبب آن در گروه نیکبختان
مِنْ اَوْلِیآئِهِ، وَ نَصیرُ بِهِ فى نَظْمِ الشُّهَدآءِ بِسُیُوفِ اَعْدآئِهِ،
از دوستانش درآئیم، و در سلک شهیدان به شمشیر دشمنانش قرار گیریم،
اِنَّهُ وَلِىٌّ حَمیدٌ.
که همانا حضرت او یارى دهنده و ستوده است.
«دعای 2 - دعا بر محمد و آل محمد»
و کان مِن دعائِهِ علیهاالسلام بعدَ هذا التحمید فى الصَّلوة عَلى رَسول اللّه صلى اللّه علیه و آله
دعای آن حضرت پس از این ستایش در درود بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى مَنَّ عَلَیْنا بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ -
سپاس خدایى را که بر ما منّت نهاد به وجود محمّد (ص)
دُونَ الْاُمَمِ الْماضِیَةِ، وَالْقُرُونِ السَّالِفَةِ، بِقُدْرَتِهِ الَّتى
در میان امّتهاى گذشته و قرون سپرى شده، به قدرت و توانى که
لاتَعْجِزُ عَنْ شَىْءٍ وَ اِنْ عَظُمَ، وَ لایَفُوتُها شَىْءٌ وَ اِنْ لَطُفَ،
از هیچ چیز هر چند بزرگ، ناتوان نباشد، و هیچ چیز هر چند کوچک از نظرش نهان نماند.
فَخَتَمَ بِنا عَلى جَمیعِ مَنْ ذَرَأَ، وَ جَعَلَنا شُهَدآءَ عَلى مَنْ
و ما را خاتم همه امّتها قرار داد، و بر منکران حق و حقیقت
جَحَدَ، وَ کَثَّرَنا بِمَنِّهِ عَلى مَنْ قَلَّ. اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
گواه گرفت، و ما را از باب ایثار نعمت بر آنان که اندک بودند فزونى بخشید. بارالها، پس درود فرست بر محمد که
اَمینِکَ عَلى وَحْیِکَ، وَ نَجیبِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَصَفِیِّکَ مِنْ
امین وحى تو، و بزرگوارتر از تمام خلق تو، و بنده پسندیده در میان
عِبادِکَ، اِمامِ الرَّحْمَةِ، وَ قائِدِ الْخَیْرِ، وَ مِفْتاحِ الْبَرَکَةِ، کَما
عبادِ توست، آن پیشواى رحمت، و قافلهسالار خوبى، و کلید برکت، چنان که
نَصَبَ لِأَمْرِکَ نَفْسَهُ، وَ عَرَّضَ فیکَ لِلْمَکْرُوهِ بَدَنَهُ، وَکاشَفَ
او جان خویش را براى اجراى فرمان تو به زحمت انداخت، و در راه تو بدنش را هدف ناراحتى قرار داد، و در دعوت
فِى الدُّعآءِ اِلَیْکَ حآمَّتَهُ، وَ حارَبَ فى رِضاکَ اُسْرَتَهُ، وَ قَطَعَ
به سوى تو با نزدیکانش درافتاد، و براى خشنودى تو با قبیله خود جنگید، و در راه احیاء
فى اِحْیآءِ دینِکَ رَحِمَهُ، وَاَقْصَى الْاَدْنَیْنَ عَلى جُحُودِهِمْ،
دینت رشته خویشاوندى خود را گسیخت، و نزدیکترین بستگان خود را به علّت انکار حق از خویش دور کرد،
وَقَرَّبَ الْاَقْصَیْنَ عَلَىاسْتِجابَتِهِمْ لَکَ، وَ والى فیکَ الْاَبْعَدینَ،
و دورترین مردم را بهخاطر قبول دین توبه خود نزدیک فرمود، و محضتو با دورترین مردم دوستى کرد،
وَ عادى فیکَ الْاَقْرَبینَ، وَ اَدْاَبَ نَفْسَهُ فى تَبْلیغِ رِسالَتِکَ،
و با نزدیکترین آنان دشمنى نمود، و جانش را در رساندن پیام تو خسته کرد،
وَاَتْعَبَها بِالدُّعآءِ اِلى مِلَّتِکَ، وَ شَغَلَها بِالنُّصْحِ لِأَهْلِ
و به جهت فراخواندن مردم به آئین تو به زحمت افکند، و به نصیحت نمودن پذیرندگان
دَعْوَتِکَ، وَ هاجَرَ اِلى بِلادِ الْغُرْبَةِ وَ مَحَلِّ النَّاْىِ عَنْ
دعوتت مشغول ساخت، تا آنجا که به دیار غربت و محل دور از
مَوْطِنِ رَحْلِهِ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ، وَ مَاْنَسِ
اهل و عشیره و مرکز سکونت و نشو و نما و تولّد و آرامگاه جانش هجرت
نَفْسِهِ، اِرادَةً مِنْهُ لِاِعْزازِ دینِکَ، وَاسْتِنْصاراً عَلى اَهْلِ الْکُفْرِ
نمود، خواست او این بود که دین تو را عزیز کند، و بر علیه کافران یارى
بِکَ، حَتَّى اسْتَتَبَّ لَهُ ما حاوَلَ فى اَعْدآئِکَ، وَاسْتَتَمَّ لَهُ ما دَبَّرَ
جوید، تا جایى که هر چه درباره دشمنانت اراده کرده بود با پایدارى به دست آورد، و آنچه در مورد عاشقانت تدبیر نموده بود
فى اَوْلِیآئِکَ، فَنَهَدَ اِلَیْهِمْ مُسْتَفْتِحاً بِعَوْنِکَ، وَمُتَقَوِّیاً عَلى
انجام گرفت. پس در حالى که از تو کمک مىخواست، ودر ضعف خود ازتو نیرو مىگرفت بهجنگ کافران
ضَعْفِهِ بِنَصْرِکَ، فَغَزاهُمْ فى عُقْرِ دِیارِهِمْ، وَ هَجَمَ عَلَیْهِمْ
برخاست، و تا پایان برنامه در پایگاه دیارشان مبارزه نمود، و در میان قرارگاهشان بر آنان
فى بُحْبُوحَةِ قَرارِهِمْ، حَتّى ظَهَرَ اَمْرُکَ، وَ عَلَتْ کَلِمَتُکَ،
هجوم برد، تا فرمانت آشکار، و کلمهات برترى یافت،
وَ لَوْکَرِهَ الْمُشْرِکُونَ. اَللَّهُمَّ فَارْفَعْهُ بِما کَدَحَ فیکَ اِلَى الدَّرَجَةِ
گرچه مشرکانرا خوشایند نبود. بارالها، مرتبهاو رابهسبب زحماتىکه در راه تو کشید به بالاترین درجات
الْعُلْیا مِنْ جَنَّتِکَ، حَتّى لایُساوى فى مَنْزِلَةٍ، وَ لایُکافَأَ
بهشت بالا بر، تا اندازهاى که هیچ کس در هیچ مقام و منزلت با او یکسان نباشد، و در هیچ
فى مَرْتَبَةٍ، وَ لایُوازِیَهُ لَدَیْکَ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ، وَ لانَبِىٌّ
مرتبه با حضرتش برابر نگردد، و در آستانت هیچ ملک مقرب و پیامبر
مُرْسَلٌ، وَ عَرِّفْهُ فى اَهْلِهِ الطّاهِرینَ وَ اُمَّتِهِ الْمُؤْمِنینَ مِنْ
مرسل با او برابرى نکند، و قبول شفاعتش را در اهل بیت پاکیزهاش و مؤمنان از
حُسْنِ الشَّفاعَةِ اَجَلَّ ما وَعَدْتَهُ، یا نافِذَ الْعِدَةِ، یا وافِىَ
امّتش بیش از آنچه بهاو وعده فرمودهاى به او اعلام فرما، اى خدایى که وعدهات نافذ است، اى آن که عهدت
الْقَوْلِ، یا مُبَدِّلَ السَّیِّئاتِ بِاَضْعافِها مِنَ الْحَسَناتِ، اِنَّکَ
وفا است، اى مولایى که بدیها را به چندین برابر به خوبیها تبدیل مىکنى، همانا که تو
ذُوالْفَضْلِ الْعَظیمِ.
صاحب فضل عظیمی.
«دعای 3 - دعای آنحضرت بر حاملان عرش»
وَ کانَ مِنْ دُعائِهِ علیهالسلام فى الصَّلوةِ عَلى حَمَلَةِ
دعای آن حضرت در طلب رحمت بر حاملان
الْعَرْشِ وَ کُلِّ مَلَکٍ مقرّبٍ
عرش و تمام فرشتگان مقرب
اَللَّهُمَّ وَ حَمَلَةُ عَرْشِکَ الَّذینَ لایَفْتُرُونَ مِنْ تَسْبیحِکَ، وَ
بارالها و حاملان عرشت که از تسبیح تو سست نمىشوند، و
لایَسْئَمُونَ مِنْ تَقْدیسِکَ، وَ لایَسْتَحْسِرُونَ مِنْ عِبادَتِکَ،
از تقدیست ملول نمىگردند، و از عبادتت وانمىمانند،
وَ لایُؤْثِرُونَ التَّقْصیرَ عَلَى الْجِدِّ فى اَمْرِکَ، وَ لایَغْفُلُونَ
و در اجراى فرمانت کوتاهى را بر کوشش انتخاب نمىنمایند، و از شیفتگى به سوى تو
عَنِ الْوَلَهِ اِلَیْکَ، وَ اِسْرافیلُ صاحِبُ الصُّورِ، الشّاخِصُ
غافل نمىگردند، و اسرافیل صاحب صور که چشم به راه اجازه
الَّذى یَنْتَظِرُ مِنْکَ الْاِذْنَ، وَ حُلُولَ الْاَمْرِ، فَیُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ
و فرمان توست تا در صور بدمد و بدین برنامه افتادگان
صَرْعى رَهآئِنِ الْقُبُورِ، وَ میکآئیلُ ذُوالْجاهِ عِنْدَکَ، وَالْمَکانِ
به زندان گور را از خواب مرگ بیدار کند، و میکائیل که نزد تو بلند مرتبه، و به خاطر
الرَّفیعِ مِنْ طاعَتِکَ، وَ جِبْریلُ الْاَمینُ عَلى وَحْیِکَ،الْمُطاعُ
طاعت تو داراى مکانى رفیع است، و جبرئیل امین وحى تو، که در بین اهل
فى اَهْلِ سَمواتِکَ، الْمَکینُ لَدَیْکَ، الْمُقَرَّبُ عِنْدَکَ، وَالرُّوحُ
آسمانهاى تو مورد اطاعت است، و در پیشگاهت ارجمند، و به درگاهت مقرّب، و روح
الَّذى هُوَ عَلى مَلآئِکَةِ الْحُجُبِ، وَالرُّوحُ الَّذى هُوَ مِنْ اَمْرِکَ،
که بر فرشتگان حجب گمارده است، و آن روح که از امر توست،
فَصَلِّ عَلَیْهِمْ، وَ عَلَى الْمَلائِکَةِ الَّذینَ مِنْ دُونِهِمْ، مِنْ سُکّانِ
پس بر همه آنان درود فرست، و همچنین بر فرشتگانى که از نظر مقام پائینتر از ایشانند از ساکنان
سَمواتِکَ، وَ اَهْلِ الْاَمانَةِ عَلى رِسالاتِکَ، وَالَّذینَ لاتَدْخُلُهُمْ
آسمانهایت، و امین بر پیامهایت، و آن فرشتگانى که از کوشش و کار
سَئْمَةٌ مِنْ دُؤُبٍ، وَ لااِعْیآءٌ مِنْ لُغُوبٍ - وَ لا فُتُورٌ، وَ لا تَشْغَلُهُمْ
ملول نمىشوند، و از هیچ زحمتى وامانده و سست نمىگردند، و خواستهها ایشان را
عَنْ تَسْبیحِکَ الشَّهَواتُ، وَ لایَقْطَعُهُمْ عَنْ تَعْظیمِکَ سَهْوُ
از تسبیح تو باز نمىدارد، و سهو ناشى از غفلتها آنان را از بزرگداشت تو جدا
الْغَفَلاتِ، الْخُشَّعُ الْاَبْصارِ، فَلایَرُومُونَ النَّظَرَ اِلَیْکَ،
نمىکند، دیدگان به خشوع فرو هشتهاند، و اراده نگریستن به انوار جلالت نمىنمایند،
النَّواکِسُ الْاَذْقانِ، الَّذینَ قَدْ طالَتْ رَغْبَتُهُمْ فیما لَدَیْکَ،
سرها به زیر افکندهاند، آنان که عشق و شوقشان را به آنچه نزد توست پایانى نیست،
الْمُسْتَهْتَرُونَ بِذِکْرِ الآئِکَ، وَالْمُتَواضِعُونَ دُونَ عَظَمَتِکَ
شیفته یاد نعمتهاى تواند، و در برابر بزرگى و جلال کبریائیت
وَ جَلالِ کِبْرِیآئِکَ، وَالَّذینَ یَقُولُونَ اِذا نَظَرُوا اِلى جَهَنَّمَ تَزْفِرُ
متواضعند، و بر آن فرشتگان که چون دوزخ را بر گنهکاران خروشان
عَلى اَهْلِ مَعْصِیَتِکَ: سُبْحانَکَ ما عَبَدْناکَ حَقَّ عِبادَتِکَ،
ببینند مىگویند: اى خداى منزه و پاکیزه، ما تو را چنان که سزاوار توست عبادت نکردیم،
فَصَلِّ عَلَیْهِمْ وَ عَلَى الرَّوْحانِیّینَ مِنْ مَلآئِکَتِکَ، وَ اَهْلِ
پس بر همه آنان درود فرست، و نیز بر روحانیان از ملائکهات، و اهل
الزُّلْفَةِ عِنْدَکَ، وَ حُمّالِ الْغَیْبِ اِلى رُسُلِکَ، وَالْمُؤْتَمِنینَ
منزلت و قرب در پیشگاهت، و حاملان پیام غیب به سوى فرستادگانت، و امینان
عَلى وَحْیِکَ، وَ قَبآئِلِ الْمَلآئِکَةِ الَّذینَ اخْتَصَصْتَهُمْ
بر وحیت، و اصناف فرشتگانى که آنان را به خود اختصاص
لِنَفْسِکَ، وَاَغْنَیْتَهُمْ عَنِ الطَّعامِ وَالشَّرابِ بِتَقْدیسِکَ،
دادهاى، و به وسیله تقدیس خود ایشان را از خوردنى و آشامیدنى بىنیاز نمودهاى،
وَاَسْکَنْتَهُمْ بُطُونَ اَطْباقِ سَمواتِکَ، وَالَّذینَ عَلى اَرْجآئِها
و در اندرون طبقات آسمانهایت مسکن دادهاى، و بر آن فرشتگان که چون فرمانت به انجام
اِذا نَزَلَ الْاَمْرُ بِتَمامِ وَعْدِکَ، وَ خُزّانِ الْمَطَرِ وَ زَواجِرِ
وعدهات صادر گردد بر اطراف آسمانها گماشته شوند، و بر خزانهداران باران، و حرکت دهندگان
السَّحابِ، وَالَّذى بِصَوْتِ زَجْرِهِ یُسْمَعُ زَجَلُ الرُّعُودِ،
ابر، و بر آن مَلَکى که از فریاد زجرش غرّش رعدها شینده شود،
وَ اِذا سَبَحَتْ بِهِ حَفیفَةُ السَّحابِ الَْتمَعَتْ صَواعِقُ الْبُرُوقِ،
و چون ابر خروشان به وسیله او به شنا درآید شعلههاى برق درخشیدن گیرد،
وَ مُشَیِّعِى الثَّلْجِ وَالْبَرَدِ، والْهابِطینَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ اِذا نَزَلَ،
و برفرشتگانىکه دانههاى برف وتگرگ را بدرقه مىکنند، وملائکهاى که همراه قطرات باران فرود مىآیند،
وَالْقُوَّامِ عَلى خَزآئِنِ الرِّیاحِ، وَالْمُوَکَّلینَ بِالْجِبالِ فَلاتَزُولُ،و الَّذینَ عَرَّفتَهم مَثاقیلَ المیاه
و بر آنان که وکیل خزینههاى بادند، و آنان که بر کوهها گماشته شدهاند تا از جا در نروند،و بر آنان که وزن آبها,
وَ کَیلَ ما تَحویهٍ لَواعج الْاَمْطارِ وَ عَوالِجُها، وَ رُسُلِکَ مِنَ الْمَلائِکَةِ اِلى اَهْلِ الْاَرْضِ
و اندازه بارانهای سیل آسا و رگبارهای متراکم را به آنان آموختهاى، و بر فرشتگانى که بهسوى اهل زمین گسیل مىشوند و
بِمَکْرُوهِ ما یَنْزِلُ مِنَ الْبَلآءِ، وَ مَحْبُوبِ الرَّخآءِ،وَالسَّفَرَةِ
گرفتارى ناخوشایند و گشایش خوشایند براى آنان مىآورند، و بر سفیران
الْکِرامِ الْبَرَرَةِ، وَالْحَفَظَةِالْکِرامِالْکاتِبینَ، وَ مَلَکِ الْمَوْتِ
بزرگوار نیکوکار، و فرشتگان بزرگوارى که حافظ عمل مردم و نویسنده آنند، و بر فرشته مرگ
وَ اَعْوانِهِ، وَ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ، وَ رُومانَ فَتّانِ الْقُبُورِ، وَالطّآئِفینَ
و یارانش، و منکَر و نکیر، و بر رومان آزمایش کننده مردگان در گور، و بر طواف کنندگان
بِالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ، وَ مالِکٍ، وَالْخَزَنَةِ وَ رِضْوانَ، وَ سَدَنَةِ
بیتالمعمور، و بر مالک، و بر خازنان دوزخ و بر رضوان، و خدمتگزاران
الْجِنانِ، وَالَّذینَ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما اَمَرَهُمْ، وَ یَفْعَلُونَ
بهشت، و بر فرشتگانى که خدا را در آنچه امر مىکند مخالفت نمىنمایند، و مأموریت خود را
مایُؤْمَرُونَ، وَالَّذینَ یَقُولُونَ: سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ
به نحو احسن انجام مىدهند، و بر فرشتگانى که به اهل بهشت مىگویند: سلام بر شما به خاطر آنکه صبر کردید، پس
عُقْبَى الدّارِ، وَالزَّبانِیَةِ الَّذینَ اِذا قیلَ لَهُمْ: خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ
نیکوسرایى است خانه آخرت براى شما، و بر فرشتگان نگاهبان دوزخ که چون به آنان فرمان رسد: او را بگیرید و به زنجیر کشید سپس
الْجَحیمَ صَلُّوهُ، ابْتَدَرُوهُ سِراعاً، وَلَمْ یُنْظِرُوهُ، وَ مَنْ
به آتش درافکنید، به سرعت دستگیرش کنند و به او مهلت ندهند، و بر
اَوْهَمْنا ذِکْرَهُ، وَ لَمْنَعْلَمُ مَکانَهُ مِنْکَ، وَ بِاَىِّ اَمْرٍ وَکَّلْتَهُ،
هر فرشتهاى که نامش را یاد نکردهایم، و از قدرش در پیشگاه تو خبر نداریم، و نمىدانیم او را به چه کارى گماشتهاى،
وَ سُکّانِ الْهَوآءِ وَالْاَرْضِ وَالْمآءِ، وَ مَنْ مِنْهُمْ عَلَى الْخَلْقِ،
و بر آن فرشتگانى که ساکن هوا و زمین و آبند، و به هر کدام از آنان که موکّل آفریدگانند،
فَصَلِّ عَلَیْهِمْ یَوْمَ یَاْتى کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سآئِقٌ وَ شَهیدٌ،
پس بر همه آنان درود فرست در روزى که هرکس با دو فرشته یکى راننده و دیگرى گواه مىآید،
وَصَلِّ عَلَیْهِمْ صَلوةً تَزیدُهُمْ کَرامَةً عَلى کَرامَتِهِمْ،
و بر ایشان درود فرست درودی که بر بزرگواریشان بیفزاید,
وَ طَهارَةً عَلى طَهارَتِهِمْ. اَللَّهُمَّ وَ اِذا صَلَّیْتَ عَلى
و بر طهارتشان طهارت اضافه کند بارالها به وقتیکه بر
مَلآئِکَتِکَ وَ رُسُلِکَ، وَ بَلَّغْتَهُمْ صَلوتَنا عَلَیْهِمْ، فَصَلِّ
فرشتگانت و فرستادگانت درود می فرستی و درود ما را به آنان ابلاغ میکنی, به علت آن گفتار نیکو
عَلَیْنا بِما فَتَحْتَ لَنا مِنْ حُسْنِ الْقَوْلِ فیهِمْ،
که در وصف آنان بر زبان و دل ما روان ساختی ای,بر ما نیز درود و رحمت فرست,
اِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ.
که تو بخشنده و بزرگواری.
«دعای 4 - دعای آنحضرت برآنان که به پیامبران ایمان آورده اند»
و کانَ مِن دعائهِ علیهالسلام فى الصّلوة على اَتْباعِ
دعای آن حضرت در درود بر پیروان
الرُّسُلِ و مُصَدّقیهِمْ
و ایمان آورندگان به ایشان
اَللَّهُمَّ وَ اَتْباعُ الرُّسُلِ وَ مُصَدِّقُوهُمْ مِنْ اَهْلِ الْاَرْضِ بِالْغَیْبِ
بارالها، و پیروان انبیاء و تصدیق کنندگان ایشان از مردم روى زمین که تصدیقشان از عمق قلب بود،
عِنْدَ مُعارَضَةِ الْمُعانِدینَ لَهُمْ بِالتَّکْذیبِ وَالْاِشْتِیاقِ اِلَى
آنهم به وقتى که دشمنان به جهت معارضه در مقام تکذیب آنان برآمدند، ولى مؤمنان به سبب حقایق ایمانیه
الْمُرْسَلینَ بِحَقآئِقِ الْایمانِ، فى کُلِّ دَهْرٍ وَ زَمانٍ اَرْسَلْتَ فیهِ
مشتاقانه به انبیاء روى آوردند، در هر عصر و زمانى که پیامبرى
رَسوُلاً، وَ اَقَمْتَ لِأَهْلِهِ دَلیلاً، مِنْ لَدُنْ ادَمَ اِلى مُحَمَّدٍ - صَلَّى اللَّهُ
فرستادى، و براى جامعه چراغ راه قرار دادى، از زمان آدم تا دوران محمد - درود خدا
عَلَیْهِ وَالِهِ - مِنْ اَئِمَّةِ الْهُدى، وَ قادَةِ اَهْلِ التُّقى -، عَلى جَمیعِهِمُ
بر او و آلش باد - از رهبران هدایت، و جلوداران اهل تقوا - که بر همه آنان
السَّلامُ، فَاذْکُرْهُمْ مِنْکَ بِمَغْفِرَةٍ وَ رِضْوانٍ. اَللَّهُمَّ وَاَصْحابُ
سلام باد - خداوندا تمام آنان را از جانب خود به آمرزش و رضایت مخصوص گردان. بارالها و به خصوص اصحاب
مُحَمَّدٍ خآصَّةًالَّذینَ اَحْسَنُواالصَّحابَةَ، وَالَّذینَ اَبْلَوُاالْبَلآءَ
محمد (ص) آنان که شرط مصاحبت او را به خوبى پاس داشتند، و آنان که در یارى آن
اَلْحَسَنَ فى نَصْرِهِ، وَ کانَفُوهُ، وَ اَسْرَعُوا اِلى وِفادَتِهِ،
حضرت به سعى نیکو برخاستند، و حضرتش را یارى دادند، و براى قرار دادنش به صحنه قدرت شتافتند،
وَ سابَقُوا اِلى دَعْوَتِهِ، وَاسْتَجابُوا لَهُ حَیْثُ اَسْمَعَهُمْ
و براى قبول دعوتش بر یکدیگر سبقت گرفتند، و چون دلیل رسالتهاى خود را به گوش آنان رساند
حُجَّةَ رِسالاتِهِ، وَ فارَقُوا الْاَزْواجَ وَالْاَوْلادَ فى اِظْهارِ کَلِمَتِهِ،
دعوتش را پذیرفتند و در راه اعلاء کلمهاش از همسران و فرزندان خود دورى جستند،
وَقاتَلُوا الْابآءَ وَالْاَبْنآءَ فىتَثْبیتِ نُبُوَّتِهِ، وَانْتَصَرُوا بِهِ، وَمَنْ
و با پدران و فرزندان خودبراى برقرارى نبوّتش نبرد کردند، و به برکت وجود او در آن نبردها پیروز شدند.
کانُوا مُنْطَوینَ عَلى مَحَبَّتِهِ یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ فى مَوَدَّتِهِ،
و آنان که در عمق دلشان مهر او را مىپروردند و در عشق او به تجارتى امید داشتند که کسادى و ضرر در آن راه نداشت،
وَالَّذینَ هَجَرَتْهُمُ الْعَشآئِرُ اِذْ تَعَلَّقُوا بِعُرْوَتِهِ، وَانْتَفَتْ مِنْهُمُ
و یارانى که وقتى دل به او بستند قبائل و عشائرشان از آنان دورى جستند، و زمانى که در
الْقَراباتُ اِذْ سَکَنُوا فى ظِلِّ قَرابَتِهِ، فَلاتَنْسَ لَهُمُ اللَّهُمَّ ماتَرَکوُا
سایه قرابت او آرمیدند دودمان آنان پیوند قرابت گسیختند، بارالها پس براى اصحاب محمد آنچه را براى
لَکَ وَفیکَ، وَاَرْضِهِمْ مِنْ رِضْوانِکَ، وَ بِما حاشُوا الْخَلْقَ
تو و در راه تو از دست دادند از نظرلطف دور مدار، و آنان را از خشنودیت خشنود ساز، و نیز به خاطر آنکه
عَلَیْکَ، وَ کانوُا مَعَ رَسوُلِکَ دُعاةً لَکَ اِلَیْکَ، وَاشْکُرْهُمْ
مردم را پیرامون دینت جمع کردند، وبا فرستاده تو در دعوت خلق همآواز بودند، و آنان را
عَلى هَجْرِهِمْ فیکَ دِیارَ قَوْمِهِمْ، وَ خُرُوجِهِمْ مِنْ سَعَةِ
به خاطر اینکه در راه تو از شهر و دیار قوم خود دورى گزیدند، و از فراخى معیشت به
الْمَعاشِ اِلى ضیقِهِ، وَ مَنْ کَثَّرْتَ فى اِعْزازِ دینِکَ مِنْ مَظْلُومِهِمْ.
سختى در افتادند، و آن افراد بسیارى را که براى بزرگداشت دین تو ستمها دیدند پاداش عنایت فرما.
اَللَّهُمَّ وَ اَوْصِلْ اِلَى التّابِعینَ لَهُمْ بِاِحْسانٍ، الَّذینَ یَقُولُونَ:
بارالها و به پیروان اصحاب در ایمان و اخلاق و عمل، آنان که مىگویند:
«رَبَّنااغْفِرلَنا وَ ِلاِخْوانِنَا الَّذینَسَبَقُونا بِالاْیمانِ» خَیْرَ جَزآئِکَ،
«الهى ما و آن برادران ما را که به ایمان بر ما پیشى جستند بیامرز»، بهترین اجر و مزد خود را ارزانى دار،
الَّذینَ قَصَدُوا سَمْتَهُمْ، وَ تَحَّرَوْا وِجْهَتَهُمْ، وَ مَضَوْا عَلى
همانان که راه و روش اصحاب را پیش گرفتند، و طریقه آنان را طلبیدند، و به منش آنان زندگى را
شاکِلَتِهِمْ، لَمْیَثْنِهِمْ رَیْبٌ فى بَصیرَتِهِمْ، وَ لَمْیَخْتَلِجْهُمْ
آهنگ دادند، در حالى که هیچ شک و شبههاى آنان را از عقیدهشان برنگرداند، و در پیروى از
شَکٌّ فى قَفْوِ اثارِهِمْ، وَالْایتِمامِ بِهِدایَةِ مَنارِهِمْ، مُکانِفینَ
آثار اصحاب و اقتداء به نشان هدایتشان - هیچ شکى خاطرشان را پریشان نکرد، یاران
وَ مُوازِرینَ لَهُمْ، یَدینُونَ بِدینِهِمْ، وَ یَهْتَدُونَ بِهَدْیِهِمْ،
و یاوران ایشان بودند، در دین موافق آنان - بودند، و به راه و روش آنان مىرفتند،
یَتَّفِقُونَ عَلَیْهِمْ، وَ لایَتَّهِمُونَهُمْ فیما اَدَّوْا اِلَیْهِمْ. اَللَّهُمَّ
درباره اتفاق نظر داشتند، و به آنان در برنامههائى که از رسول خدا خبر دادند بدگمان نبودند. بارالها
وَ صَلِّ عَلَى التّابِعینَ مِنْ یَوْمِنا هذا اِلى یَوْمِ الدّینِ، وَ عَلى
از امروز تا روز قیامت از جانب خودت بر تابعین و
اَزْواجِهِمْ وَ عَلى ذُرِّیّاتِهِمْ وَ عَلى مَنْ اَطاعَکَ مِنْهُمْ، صَلوةً
همسران و فرزندانشان درود فرست و بر هر کس از آنان که اطاعت تو کرده، درودى که به سبب
تَعْصِمُهُمْ بِها مِنْ مَعْصِیَتِکَ، وَ تَفْسَحُ لَهُمْ فى رِیاضِ
آن ایشان را از معصیت بازدارى، و در باغهاى بهشت خود به آنان گشایش
جَنَّتِکَ، وَ تَمْنَعُهُمْ بِها مِنْ کَیْدِ الشَّیْطانِ، وَ تُعینُهُمْ بِها عَلى
دهى، و از نیرنگ شیطان در امانشان دارى، و به هر کار نیک که از تو
مَااسْتَعانُوکَ عَلَیْهِ مِنْ بِرٍّ، وَ تَقیهِمْ طَوارِقَ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ اِلاّ
مدد جویند توفیقشان دهى، و از حوادث شب و روز حفظشان فرمایى مگر
طارِقاً یَطْرُقُ بِخَیْرٍ، وَ تَبْعَثُهُمْ بِها عَلَى اعْتِقادِ حُسْنِ الرَّجآءِ
از حادثهاى که مژده خیر رساند، و به آن درود آنان را بر اعتقاد نیکو برانگیزى تا تنها به تو چشم امید
لَکَ، وَالطَّمَعِ فیما عِنْدَکَ، وَ تَرْکِ التُّهْمَةِ فیما تَحْویهِ اَیْدِى
دوزند، و به آنچه نزد توست دلبسته شوند، و از بدگمانى نسبت به تو در آنچه نزد خلق است
الْعِبادِ، لِتَرُدَّهُمْ اِلَى الرَّغْبَةِ اِلَیْکَ وَالرَّهْبَةِ مِنْکَ، وَ تُزَهِّدَهُمْ
برحذر باشند، تا چنان کنى که تنها شوقشان به تو باشد و بیمشان از حضرت تو، و آنان را
فى سَعَةِ الْعاجِلِ، وَ تُحَبِّبَ اِلَیْهِمُ الْعَمَلَ لِلْاجِلِ،
به فراخى جهان از دست رفتنى بىرغبتشان گردانى، و محبت عمل کردن براى آن جهان،
وَالْاِسْتِعدادَ لِما بَعْدَ الْمَوْتِ، وَتُهَوِّنَ عَلَیْهِمْ کُلَّ کَرْبٍ
و آمادگى براى بعد از مرگ را در دلشان افکنى، و هر مشکلى که
یَحُلُّ بِهِمْ یَوْمَ خُرُوجِ الْاَنْفُسِ مِنْ اَبْدانِها، وَ تُعافِیَهُمْ
ایشان را به وقت جان کندن مىرسد آسان نمایى، و آنان را
مِمّا تَقَعُ بِهِالْفِتْنَةُ مِنْ مَحْذُوراتِها، وَ کَبَّةِ النّارِ وَ طُولِالْخُلُودِ
از هر محذورى که از فتنهها و محنتها خیزد در عافیت دارى، و از سختى و صدمه آتش دوزخ و طول خلود
فیها، وَ تُصَیِّرَهُمْ اِلى اَمْنٍ مِنْ مَقیلِ الْمُتَّقینَ.
در آن معاف گردانى، و آنان را به مقام امن و امان که جایگاه اهل تقواست منتقل نمایى.
«دعای 5 - دعای آنحضرت برای خود و نزدیکانش»
وَ کانَ مِنْ دُعائِهِ علیهالسلام لِنَفْسِه وَ لِاَهْلِ وَلایَتِهِ
«دعادرحق خود ودوستانش»
یا مَنْ لاتَنْقَضى عَجآئِبُ عَظَمَتِهِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ،
اى کسى که شگفتىهاى عظمتت پایان بردار نیست، بر محمد و آلش درود فرست،
وَاحْجُبْنا عَنِ الْاِلْحادِ فى عَظَمَتِکَ. وَ یا مَنْ لاتَنْتَهى مُدَّةُ
و ما را از الحاد و لغزش در عظمتت بازدار. اى آن که دوران فرمانروائیت را نهایت نیست،
مُلْکِهِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاَعْتِقْ رِقابَنا مِنْ نَقِمَتِکَ.
بر محمد و آلش درود فرست، و ما را از بند عذاب خود رهایى بخش.
وَ یا مَنْ لاتَفْنى خَزآئِنُ رَحْمَتِهِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ،
اى کسى که گنجینههاى رحمتت را فنا نیست، بر محمد و آلش درود فرست،
وَاجْعَلْ لَنا نَصیباً فى رَحْمَتِکَ. وَ یا مَنْ تَنْقَطِعُ دُونَ رُؤْیَتِهِ
و براى ما از رحمتت نصیب و بهرهاى قرار ده. اى که چشمها و دیدهها از دیدنت
الْاَبْصارُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاَدْنِنا اِلى قُرْبِکَ. وَ یا مَنْ
فروماند، بر محمد و آلش درود فرست، و ما را به عرصهگاه قربت نزدیک کن. و اى کسى که
تَصْغُرُ عِنْدَ خَطَرِهِ الْاَخْطارُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ کَرِّمْنا
در برابر قدر و منزلتت تمام منزلتها کوچک است، بر محمد و آلش درود فرست، و ما را
عَلَیْکَ. وَ یا مَنْ تَظْهَرُ عِنْدَهُ بَواطِنُ الْاَخْبارِ، صَلِّ عَلى
در پیشگاهت گرامى دار. اى آن که خبرهاى نهانى در نزدت آشکار است، بر محمد و آلش
مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ لاتَفْضَحْنا لَدَیْکَ. اَللَّهُمَّ اَغْنِنا عَنْ هِبَةِ
درود فرست، و ما را نزد خود رسوا مکن. الها ما را به بخشش خود
الْوَهّابینَ بِهِبَتِکَ، وَاکْفِنا وَحْشَةَ الْقاطِعینَ بِصِلَتِکَ، حَتّى
از بخشش دیگران بىنیاز ساز، و ترس گسستن دیگران را از ما با پیوستن ما به خودت کفایت فرما، تا
لانَرْغَبَ اِلى اَحَدٍ مَعَ بَذْلِکَ، وَ لانَسْتَوْحِشَ مِنْ اَحَدٍ مَعَ
با وجود عطاى تو از دیگرى نخواهیم، و با احسان تو از احدى
فَضْلِکَ. اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ کِدْ لَنا وَ
نهراسیم. بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و در هر کار به نفع ما چاره ساز و
لاتَکِدْ عَلَیْنا، وَ امْکُرْ لَنا وَ لاتَمْکُرْبِنا، وَ اَدِلْ لَنا وَ لاتُدِلْ
بر زیان ما چاره مساز، و به سود ما تدبیر کن و به ضرر ما تدبیر مفرما، و ما را چیرهگى ده و دیگران را بر ما چیره
مِنّا. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ قِنا مِنْکَ، وَاحْفَظْنا
مساز. بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و ما را از غضب خود حفظ کن، و به عنایت خویش
بِکَ، وَاهْدِنا اِلَیْکَ، وَ لاتُباعِدْنا عَنْکَ، اِنَّ مَنْ تَقِهِ یَسْلَمْ،
نگاهدار، و به سوى خود هدایت کن، و از پیشگاه خود دور منما، آن را که تو حفظ کنى سالم ماند،
وَ مَنْ تَهْدِهِ یَعْلَمْ، وَ مَنْ تُقَرِّبْهُ اِلَیْکَ یَغْنَمْ. اَللَّهُمَّ صَلِّ
و آن را که تو هدایت کنى دانا شود، و آن را که تو به خود نزدیک سازى غنیمت برد. بار خدایا
عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ اکْفِنا حَدَّ نَوآئِبِ الزَّمانِ، وَ شَرَّ مَصآئِدِ
بر محمد و آلش درود فرست، و ما را از سختى مصائب زمان، و شرّ دامهاى
الشَّیْطانِ، وَ مَرارَةَ صَوْلَةِ السُّلْطانِ. اَللَّهُمَّ اِنَّما یَکْتَفِى
شیطان، و تلخى قهر سلطان حفظ فرما. بار خدایا بدون شک بىنیازان
الْمُکْتَفُونَ بِفَضْلِ قُوَّتِکَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاکْفِنا،
به فضل قوّت تو بىنیازند، پس بر محمد و آلش درود فرست، و ما را از هر چه غیر خودت کفایت کن،
وَ اِنَّما یُعْطِى الْمُعْطُونَ مِنْ فَضْلِ جِدَتِکَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
و به حقیقت که بخشندگان از افزونى دادههاى تو مىبخشند، پس بر محمد و آلش - درود
وَ الِهِ، وَاَعْطِنا، وَ اِنَّما یَهْتَدِى الْمُهْتَدُونَ بِنُورِ وَجْهِکَ،
فرست، و از نعمتت بر ما عطا کن، و همانا که - راه یافتگان - در پرتو نور ذات تو راه مىیابند،
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَاهْدِنا. اَللَّهُمَّ اِنَّکَ مَنْ والَیْتَ
پس بر محمد و آلش درود فرست، و ما را هدایت نماى. بارالها هر که را تو یارى دهى هیچ
لَمْیَضْرُرْهُ خِذْلانُ الْخاذِلینَ، وَ مَنْ اَعْطَیْتَ لَمْیَنْقُصْهُ مَنْعُ
خوار کنندهاى قدرت خوار کردن او را ندارد، و هر که را تو ببخشى هیچ بازدارندهاى قدرت کاستن از عطایت به او
الْمانِعینَ، وَ مَنْ هَدَیْتَ لَمْیُغْوِهِ اِضْلالُ الْمُضِلّینَ، فَصَلِّ عَلى
او را ندارد، و هر که را تو هدایت فرمایى گمراه ساختن گمراه کنندگان او را از راه بدر نبرد، پس بر
مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَامْنَعْنا بِعِزِّکَ مِنْ عِبادِکَ، وَاَغْنِنا عَنْ غَیْرِکَ
محمد و آلش درود فرست، و بعزّت خود ما را از شر بندگانت بازدار، و به عطایت از غیر خود
بِاِرْفادِکَ، وَاسْلُکْ بِنا سَبیلَ الْحَقِّ بِاِرْشادِکَ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى
بىنیاز فرماى، و به وسیله ارشادت ما را به راه حق ببر. بارالها بر
مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاجْعَلْ سَلامَةَقُلُوبِنا فىذِکْرِ عَظَمَتِکَ، وَفَراغَ
محمد و آلش درود فرست، و سلامت قلوب ما را در ذکر عظمتت، و آسایش
اَبْدانِنا فى شُکْرِ نِعْمَتِکَ، وَانْطِلاقَ اَلْسِنَتِنا فى وَصْفِ
بدنهامان را در شکر نعمتت، و روانى زبان ما را در وصف عطایت
مِنَّتِکَ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاجْعَلْنا مِنْ دُعاتِکَ
قرار بده. بارالها بر محمّد و آلش درود فرست، و ما را در زمره دعوتکنندگان
الدّاعینَ اِلَیْکَ، وَ هُداتِکَ الدّآلّینَ عَلَیْکَ، وَ مِنْ خآصَّتِکَ
به سویت قرار بده، و از جمله راهنمایانى که به تو دلالت و راهنمایى مىکنند قرار ده، و در حلقه خاصان
الْخآصّینَ لَدَیْکَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
از بندگانت درآر، اى مهربانترین مهربانان.